خشم خود را چطور در محیط کار کنترل کنیم؟ - وبلاگ کاتالوگ

به گزارش وبلاگ کاتالوگ، وقتی با ما بدرفتاری می گردد یا ناکام می شویم ، باید به یاد داشته باشیم که در مقابل خشم یک فرد مقابله کننده هستیم و باید بتوانیم از مهارت های مختلفی برای کنترل خشم خود استفاده کنیم. مهارت های مخلتفی برای کنترل خشم وجود دارد که به چند مورد به توضیح زیر اشاره می گردد، پس در ادامه با خبرنگاران همراه باشید.

• خود آرام سازی: وقتی عصبانی هستیم ، استفاده از مهارت های خودآرام سازی بسیار مفید و اثربخش است. حقیقت دارد که می گویند وقتی عصبانی هستیم پیش از این که پاسخ بدهیم باید تا عدد 10 بشماریم. این کار به ما فرصت می دهد تا برترین راهکار را انتخاب کنیم. بعلاوه می توانیم با تنفس آرام و عمیق در مدتی کوتاه خود را کاملا آرام کنیم سپس در شرایط بهتر و آرام تر راهکارهای خود را آنالیز کنیم. اگر احساس می کنیم فریادزدن یا عمل پرخاشگرانه به نفعمان است ، می توانیم این کار را بکنیم. در حقیقت عصبانیت در این حالت انتخابی و نه نتیجه خشم غیرقابل کنترل است. بعلاوه می توانیم از خودآرام سازی برای آماده کردن خود برای روبرو شدن با موقعیتی خشم برانگیز استفاده کنیم و تصور کنیم در معرض ناکامی و بدرفتاری قرار گرفته ایم.

  زمانی که احساس کردیم فشار خونمان در حال افزایش است ، مقدار خشم خود را روی یک مقیاس صفر تا 100 درجه ای ، درجه بندی می کنیم سپس خود را آرام می کنیم تا این که مقدار خشم مان به سطح پایین تر (30 یا پایین تر) برگردد. حال تصور کنیم که ناکامی و بدرفتاری بدتر هم شده است. دوباره خشم خود را درجه بندی کنیم و با استفاده از مهارت خودآرام سازی آن را مهار کنیم. اگر به مقدار کافی این روش را تمرین کنیم احساس می کنیم برای مقابله موفقیت آمیز با احساس ناکامی و بدرفتاری در هر زمان آمادگی داریم.

• انجام ارزیابی اولیه منطقی: یک نقطه آغاز خوب برای آموختن شیوه مقابله با خشم ، تجزیه و تحلیل ارزیابی های اولیه خود است. وقتی ارزیابی اولیه از رویدادی ناکام نماینده و مشکل ساز به عمل می آوریم باید تعیین کنیم آیا مساله ارزش ناراحت شدن را دارد یا نه؟ اگر دریافتیم از خشمی بی اساس رنج می بریم ، احتمالا این گونه خواسته های نامعقول را از خودمان داریم.

  چون من بشدت میل دارم افراد با من منصفانه و با ملاحظه رفتار نمایند، پس آنها باید حتما این گونه با من عمل نمایند.

  چون من بشدت میل دارم مردم با من منصفانه و با ملاحظه رفتار نمایند و چون من فردی استثنایی هستم پس آنها باید حتما با من خوب رفتار نمایند.

  اگرچه ممکن است این عبارت در ظاهر به نظرمان غیرواقع بینانه باشد؛ اما واقعیت این است که همه ما خواسته ها و تقاضاهای غیرمنطقی و نامعقولی از زندگی داریم. با توجه به این که آرزو کردن برترین ها در زندگی میل طبیعی انسان است ، همه ما انتظارات و خواسته هایی داریم که همواره معقول و منطقی نیستند، از این رو آنالیز منطقی بودن ارزیابی های خود را به صورت یک عادت درآوریم. اگر اصرارمان بر این باشد که همه کارها باید همواره طبق نظر ما پیش رود و دیگران همواره با ما خوب رفتار نمایند و هرگز نباید ناکام شویم ، خشمگین می شویم.

  در این شرایط ، مهارت در شناخت خواسته های غیرمنطقی خود و تغییر دادن آنها به خواسته های منطقی واقع بینانه تر است. به عنوان مثال به جای اصرار کردن بر این خواسته های غیرمنطقی با خودمان منطقی حرف بزنیم. بسیار مایلم مردم با من منصفانه و با ملاحظه رفتار نمایند. وقتی آنها این کار را می نمایند خرسند هستم و زمانی که این گونه برخورد نمی نمایند ناراحتم. با این حال چون قرار نیست که جهان براساس خواسته ها و آرزوهای من اداره گردد. بنابراین برای مقابله با ناکامی ها و بدرفتاری ها باید خشم خود را کنترل کنم. اگرچه این نوع ارزیابی ها زمانی که کارها طبق نظر ما پیش نمی رود احتمالا موجب ناکامی و ناامیدی می گردد، اما به خشم بی فایده منجر نمی گردد.

• خلاق بودن: وقتی هیجانات ناراحت نماینده ای را تجربه می کنیم ، می کوشیم به وسیله گفتار این عبارات احساس… می کنم ، این به نفع من نیست. چگونه می توانم به شیوه ای مفید با این احساسات مقابله کنم راهکار مفیدی را اتخاذ کنیم. در بیشتر موارد واکنش فوری ما نسبت به این احساس برترین پاسخ ممکن نیست ، پس اندکی تامل کنیم. اگر بتوانیم از خلاقیت خود استفاده کنیم پیدا کردن شیوه مقابله مناسب با خشم آسان تر خواهد بود. به جای این که بگذاریم هیجان ما را کنترل کند، می توانیم از هیجان به عنوان فرصتی برای رسیدن به تجارب خلاق و تازه استفاده کنیم.